خلوتگاه من
امروز میخوام کتاب «خلوتگاه من» رو بهتون پیشنهاد کنم. اما قبلش باید چند نکته رو بهتون یادآوری کنم و اون اینکه شما با یک کتاب خیلی سطح بالا مواجه نیستند اما خوب داستان کشش خوبی داره و آدم رو دنبال خودش میکشونه. دیگه اینکه اگه از موضوع تکراری و کلیشه‌ای لج و لجبازی (به نوعی البته) خسته شدید٬ خوب شاید بهتر باشه سراغ این کتاب نرید و آخر اینکه در خلال داستان ممکنه کمی از دست زن و مرد ماجرا حرص بخورید اما خوب از اواسط داستان به بعد کمی دلتون خنک میشه. به هر حال اگه دنبال یه کتاب وقت پرکنک می‌گردید این کتاب به نظر بد چیزی نباشه و می‌تونه براحتی چند ساعتی از وقت شما رو به خودش اختصاص بده.
نویسنده: حوریه حسن لویی
انتشارات: متاسفانه٬ علی
تعداد صفحات: ۳۲۰
سال انتشار: فکر کنم ۱۳۸۹
خلاصه داستان:
مردی (خسرو) همسرش رو طی یک تصادف از دست میده و برای آزادی قاتل همسرش شرط میذاره یا پول دیه رو بده یا بره زندان. از طرفی راننده نان آور خانواده است و اگه زندان بره خانواده اش گرسنه می مونند٬ خسرو اما کوتاه بیا نیست تا اینکه یه روز برادرزاده ی راننده میره سراغ خسرو و بهش پیشنهاد میکنه در عوض عمویش٬ او را به کنیزی مادام‌العمر قبول کنه مرد اولش قبول نمیکنه اما بعد بخاطر دخترش که نیاز به پرستار هم داشته٬ فکری شیطانی به سرش میزنه و قبول میکنه و باقی ماجرا
دوستم مرسی از معرفی! تو نشر علی اصلا" کسی در این مورد حرفی نزده! من تو سایت دیدمش...اما انگاری کسی ازش تعریف نکرده!
اما چون تو می گی می خرمش...می خوام برم همون کتابفروشی باحاله که تو سعادت اباده!! هر چی بگی داره! چاپ قدیمی همخونه! چاپ جدید همخونه! سپیده ،مجنونتر از فرهاد ...
اوههههههههه!طلایه! 5 شنبه ای حسابی کیف کردم رفتم اونجا!با همه نشرها هم قرارداد داره!
خواهش میکنم دوست جون
ببین خیلی فوق العاده نیست اما خوب من خوشم اومد ازش یعنی برای یه بار خوندن بد نیست
کدوم کتابفروشی رو میگی همون که بالاتر از لادنه؟
اگه اونه که حتما میرم سراغش
سلام
و به درد 1 بار خودن می خوره
من این کتاب و خوندم، داستانش بد نیست چون من این لج و لجبازی ها رو دوست دارم اما سطحش خیلی پایینه
آره سطحش خیلی بالا نیست اما خوب برا یه بار خوندن ای بدک نیست
سلام
تو سایت 98 یها چند تا کتاب دانلود کردم چند تاشو که اینقدر به به و چه چه کرده بودند مثل (تمام وجودم) و (وفای عهد)، یکی از کاربرها هم کتاب ( دو نیمه سیب) و 2 کتاب از هایده حایری به نامهای ( حس مبهم عشق و حس خفته) رو معرفی کرده بود ، دوستم تو اینها رو خوندی؟ و این خانوم چه طوری می نویسه؟
راستی سال پیش یه داستان بود به نام( فقط به خاطر تو) من دوستش داشتم ، اگر نخوندی بخون ( شبیه همخونه است)
بهناز جان متاسفانه من هیچ کدومشونو نخوندم از هایده حائری هم یه کتاب دارم که حتی نمیدونم اسش چیشه فقط میدونم چند سال پیش خریدمش ولی اصلا و ابدا نتونستم بخونمش چون به هیچ عنوان جذاب نبود برام...
مرسی بابت معرفی کتاب حتما دانلودش میکنم دوستم مرسی
اوه اوه نکنه دختر مریض احوالش رو می خواد بده به یارو؟؟؟
می رم می خونمش حاله
نه خاله... مرده خودش جوونه و دخترشم سالمه... اگه خواستی میدم بهت بخونیش خاله جونم
می بینم که تو هم اومدی تو کار کتاب ! مبارکه
مرسی دوستم
سلام
کتاب جدید نذاشتی؟ بابا تو که خیلی اکتیو بودی
دوستم دیگه تو اداره نت نداریم
باید بیام از خونه وصل بشم برای همین یه نموره دست و بالم بسته شده
سلام
اگر کتاب یک افق یک ب ینهایت رو نخوندی حتما بخون خیلی قشنگه
این کتابی رو که معرفی کردی من نخوندم .
ممنون یاسمن جان اونم خوندم و خوشم اومد ازش مخصوصا جایی که مازیار میاد من بیشتر دوست دارم :-D
ولی کتاب وسعت غریب یک چیزی شبیه همین داستانه و کشش خوبی داره .
در ضمن حس مبهم عشق خوبه /حس خفته هم خوبه ( قابل توجه دوستی که تو کامنت ها پرسیده بود )
راست میگید وسعت غریبم تقریبا یه همچین موضوعی داره اما حرص دادن وسعت غریب خیلی بیشتر از این کتابه، تو این کتاب آدم حرص میخوره اما دلش نمیخواد
کسی رو بکشه اما تو وسعت غریب من واقعا دلم میخواست مادرشوهر دختره رو بکشم :-(
در مورد اون یکی کتابا هم موافقم قشنگ بودند.